برای شما هم این سوال پیش آمده که چرا طراحی و یا نقاشی حرفهایها یک هارمونی و هم جهتی خاصی برخوردار است؟ جواب این سوال رعایت قوانین ساده پرسپکتیو خطی و پرسپکتیو اتمسفری (جوی) در طراحی است. در این مقاله خواهیم آموخت: خط افق چیست؟ نقطه گریز به چه کاری میآید؟ و مفاهیم پرسپکتیو در طراحی استوری بورد چگونه به کمک طراح استوری بورد خواهد آمد.
پرسپکتیو چیست؟
پرسپکتیو، دقیقا همان چیزی است که به شما توهم وجود یک عمق را در تصویر میدهد. هنرمندان در ۲ دسته پرسپکتیو را تقسیم میکنند: پرسپکتیو خطی و پرسپکتیو اتمسفری (یا جوّی).
پرسپکتیو خطی چیست؟
در پرسپکتیو خطی، از خطوط همگرا و تغییر اندازه و نحوه قرارگیری اشیاء در ترکیب (Composition) یک صفحه برای ایجاد توهم عمق و فاصله، استفاده می شود. که در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
پرسپکتیو اتمسفری یا جوّی چیست؟
در هوا رطوبت، مه، ذرات معلق گردوغبار و دود وجود دارد. پرسپکتیو اتمسفری در واقع اثری است که موانع موجود در هوا روی تصویر شیء میگذارد. در حقیقت، هوا (یا جوّ) باعث میشود آن شیء، دورتر به نظر آید. یا به نوعی تغییرات رنگی در آن به نظر بیننده برسد. در چنین حالتی فرمها اغلب روشنتر، سردتر و متمایل به رنگ آبی و خاکستری دیده میشوند.
طبق تعریف، پرسپکتیو اتمسفری یا جوّی عبارت است از استفاده از میزان وضوح، پررنگی یا کمرنگی در یک تصویر. این کار با هدف ایجاد توهم عمق و فاصله انجام میگیرد.
پرسپکتیو اتمسفری از این فکر سرچشمه میگیرد که هر چه شی به بیننده نزدیکتر باشد، وضوح تصویر بیشتر است و کنتراست رنگی آن نیز بیشتر به چشم میآید.
به عنوان مثال، درختانی در یک ردیف ترسیم شدهاند. با استفاده از این تکنیک، درختانی که نسبت به بیننده فاصله کمتری دارند جزئیات و تمایز رنگ بیشتری را نسبت به سایر درختان دور نشان میدهند.
پرسپکتیو خطی تنها
عمق در این صحنه به تفاوت اندازههای ایجاد شده توسط پرسپکتیو خطی بستگی دارد. آسیاب بادی بظاهر بزرگتر در واقع به بیننده نزدیکتر از آسیاب بادی کوچکتر است. پرسپکتیو اتمسفری برای نشان دادن فاصله عمقی میان آسیابهای بادی استفاده نمیشود.
پرسپکتیو اتمسفری تنها
همه آسیابهای بادی یک اندازه بنظر میرسند. بنابراین، می توان گفت که پرسپکتیو خطی در این تصویر استفاده نشده است. تنها فرق آنها شدت رنگشان است که به ترتیب از چپ به راست، محوتر و کمرنگتر میشوند.
ادغام پرسپکتیوها
با ادغام پرسپکتیو خطی و اتمسفری، عمق صحنه از طریق اندازه و میزان کنتراست رنگ اشیا بخوبی نشان داده میشود.
در ادامه به بازتعریف مفاهیم مهمی در طراحی و ایجاد پرسپکتیو خطی می پردازیم.
خط افق چیست؟
همه میدانند که هر چه شیء از صفحه تصویر دورتر باشد، اندازه آن کوچکتر به نظر می رسد. اما اگر بخواهیم این تغییر اندازه را در طراحی بیاوریم، می توانیم دلخواه و بدون قاعده رسم کنیم؟ پاسخ منفی است. راه حل اول برای دانستن تناسب کوچک (یا بزرگ) کردن اشیا، مفهوم «خط افق» است. اشیای هماندازه نسبت به فاصله ای که از تصویر پیدا می کنند کوچکتر می شوند و هر چه به صفحه ی تصویر نزدیکتر میشوند بزرگتر خواهند شد. تا جایی که به صفحه تصویر مماس شده و اندازه شان حقیقی میشود.
خط افق ، خطی است فرضی که در راستای چشم ما در دورترین نقطه تصویر (افق) کشیده شده است. وقتی به تلاقی دریا و آسمان دقت می کنید، خط افق همان مرز میان دریا و آسمان است. محل قرارگیری خط افق کاملا با احساسی که به بیننده تصویر میدهد در ارتباط است.
کاربرد خط افق چیست؟
برخلاف عادت خیلی از آماتورها که برای کشیدن نقاشی اول خط زمین را می کشند و روی آن همه چیز را می گذارند، خط افق به شما یک محوریت واحد می دهد که به وسیله آن تصویر شما عمق پیدا می کند، و هر چیزی که در عمق تصویر میخواهید رسم کنید، به سمت آن خط میل میکند. جهت عمق یا پرسپکتیو تصویر را – که زاویه دید ناظر یا دوربین آن را تعیین میکند- به کمک خطوط موربی به نام خطوط گریز مشخص میسازند. همه خطوط اُریب طراحی، حداقل در یک نقطه به هم میرسند که به آن نقطه گریز یا Vanishing point میگویند. در ادامه بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
نقطه گریز یا Vanishing Point چیست؟
نقطه گریز، محل تلاقی همه خطوطی است که از چشم بیننده به صورت موازی به درون عمق نفوذ کرده و به هم میرسند. این نقطه میتواند روی خط افق باشد یا هر جای دیگری از صفحه. به عنوان مثال، اگر روی ریل قطار بایستید و به امتداد خط ریل نگاه کنید، نقطهای که در چشم شما دو خط موازی ریل به هم میرسند را نقطه گریز (Vanishing point) میگویند.
یک طراحی بسته به موقعیت قرارگیری عناصر در صحنه و زاویه دید ناظر میتواند چندین نقطه گریز داشته باشد یا اصلا نداشته باشد.
نقطه دید ناظر یا Vantage Point چیست؟
بهترین راه برای تعریف نقطه دید یا Vantage Point این است که بگوییم، نقطهای است که از آن، بیننده صحنه را مشاهده میکند. در طراحی، رابطه میان محل قرارگیری اشیای اصلی (مثل درختان و ساختمانها) و خط افق است که زاویه همسطح چشم (Eye level) نقطه دید ناظر را تعیین میکند. بعلاوه، نقطه دید ناظر میتواند روی احساسی که تصویر یا صحنه به بیننده القا میکند، موثر باشد.
قرار گرفتن خط افق در قسمت پائین صفحه این حس را به بیننده میدهد که او دارد به شیای از نقطه دید ناظر پائین به آن شی نگاه میکند (حس بزرگی، عظمت، بلندی و غیره). برعکس، اگر خط افق به صورت غیرطبیعی در بالا قرار بگیرد، بیننده احساس خواهد کرد که از ارتفاع بالایی به سمت پائین نگاه میکند (حس احاطه، کوچکی و غیره).
قبل تر در نوشیکا، در مقاله زاویه دوربین به طور تصویری و جامع، نماهای مختلف و زاویههای دوربین را بررسی کردیم.
پرسپکتیو یک نقطهای
پرسپکتیو یک نقطهای نوع سادهای از پرسپکتیو خطی است که در آن تنها یک نقطه گریز (Vanishing point) وجود دارد. به یاد داشته باشید که همیشه اول خط افق را رسم کرده و سپس محل قرار گیری نقطه گریز را روی خط افق انتخاب کنید؛ که این نقطه گریز نباید دور از مرکز صحنه باشد.
مطابق تصویر زیر، خط افق و نقطه گریز هر دو هم سطح چشم سگ میباشد. توجه کنید که خطوط موازی زیر چشم سگ رو به بالا در یک نقطه گریز جمع میشوند. طبیعتا همه خطوط بالای سطح چشم سگ نیز رو به پائین در همان نقطه همدیگر را قطع میکنند. در این زاویه دوربین، بیننده از پائین و هم قدّ سگ درون تصویر به اشیاء (مثل مکعبها و مرد) نگاه میکند.
اگر خط افق هم سطح چشم مرد کشیده شود و پرسپکتیو یک نقطهای برقرار باشد، نقطه دید ناظر (دوربین یا بیننده) هم سطح چشم مرد درون تصویر خواهد بود. باز هم همه خطوط موازی پائین و بالای سطح چشم مرد، در یک نقطه گریز تلاقی میکنند. همانطور که مشخص است، در این تصویر به نظر میرسد زاویه دوربین تغییر نکرده اما خود دوربین حرکتی عمودی رو به بالا داشته و به ارتفاعی هم قدّ مرد درون تصویر رسیده است.
اما اگر طبق شکل زیر، خط افق بالای سر مرد و سگ ترسیم بشود، نقطه دید ناظر جایی بالاتر از ارتفاع مرد و سگ قرار می گیرد. این نما، این حس را منتقل میکند که بیننده از جای خود رو به پایین نگاه میکند. همه خطوط موازی نیز رو به بالا در یک نقطه گریز جمع میشوند.
پرسپکتیو دو نقطهای
در پرسپکتیو دو نقطهای نیز همان قواعد پرسپکتیو یک نقطهای صدق میکند. اما به آن یک نقطه گریز دیگر نیز اضافه شده است. پرسپکتیو دو نقطهای نسبت به تک نقطهای میتواند به صحنه، عمق بیشتری بدهد. اولین عنصری که در صفحه رسم میکنید به شما کمک خواهد کرد که نسبت اندازه هر شی دیگری در تصویر را تعیین کنید.
مطابق شکل زیر، کتاب ها کاملا مرتب و منظم شده اند. بنابراین، در یک راستا قرار گرفته اند. از آنجا که در این نما، دو ضلع جانبی کتاب ها برای ما قابل مشاهده است، با امتداد دادن خطوط گریز هر ضلع به سمت خط افق ، نقاطی پدید می آید که محل تلاقی خطوط رسم شده خواهد بود. که به آن دو نقطه، نقطه گریز می گویند.
اگر کتاب ها نامرتب روی هم انباشته شوند، خطوط گریز بیشتری از آنها به سمت خط افق نشانه می رود. بنابراین، در این تصویر یک خط افق و چند نقطه گریز خواهیم داشت.
یک طراح استوری بورد برای آن که بتواند به سادگی و بهترین وجه و در کمترین زمان ممکن ساخته ها و نماهای ذهنی اش را به انیماتورها و کارگردانان نشان دهد، باید با مفاهیم پایه طراحی به خوبی آشنا باشد. موارد بالا را با تمرین بیشتر می توان به خوبی درک کرد. همین حالا قلم و کاغذ بردارید و خیلی ساده و بدون خط کش امتحان کنید.
منبع: نوشیکا